به عظمت آسمان كه نگاه ميكنم ميترسم ازحقارت دردهايم ميترسم ازمرداب اطرافم ميهراسم آسمان راكه ميبينم دردهايش رامي غرداشك هايش رامي ريزد حتي اگرسيلي شودوخراب كندميبارد.تاارام گيردميبارد. وقتي ارام شدصاف وآبي ست گويي همان اسمان نبوده گويي امروزبه دنياامده!سالهاست درمرداب رنج هايي كه كشيده ام ارام ارام روبه نابودي بوده ام عادت كرده بودم به مرداب ترسناك !آهاي غريبه آهاي اشنا به تنهايي خوگرفته ام ديگردستم محتاج دست گيري نيست روي زانوي خودم خواهدبود حركت هميشه ازساكن ماندن سختتراست گذرازسنگ هاومانع ها.آسمان دلم آنقدرببارتاارام شوي تاباورت شودتواولين واخرين نيستي كه بدون توخورشيددنياهم چنان مي تابدادم هاهم چنان ميخندندبدون تودنيادنياست آسمان آبي زندگيت راخودت بساز بگذار اگركسي به مزارت آمددرمرداب نباشي درراه هدف هايت ازپادرامده باشي بگذاركسي رابزرگ كني كه آغوشش مرهم زخم هايت باشدوخوشبختي اش لبخندبنشاندبرلبات.دل ساده ام دنيابدون من دنياست ببارتاآبي شوم
ســـــــــ ــــــ ـــــــــویــــــــــ ــــــ ــــــن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روزگار سرد ستاد نماز جمعه گلبهار طراحان وب رشته باغبانی دانلود تحقیق Buddy لوله بازکن 24 شعر و شب بیشتر درمورد هدایای تبلیغاتی جدید بدانیم